۱۳۸۷ آبان ۴, شنبه

گناه

دوست من ، درست گفتي .نوشتارم از نگفته ها نيست ..آنچه مي نويسم را شايد آن ديگران به هزاران شكل نبشته يا سروده اند
چپ به راست راست به چپ
سياه مشق هايم،حاصل تفريق درون است از آنچه بيرونش نام نهاده اند با حاصلي منفي .چه غم باشد چه شادي ومن آنچه را از اين تفريق مي ماند مي نويسم كه تحملش بر بيرون هنوز رواست
آنكه درد را مي نويسد گناهكاري است گران بر درمانگر عاطل..
ما هر دو گناهكاريم
من را تيرگي درد به ورطه گناه مي كشاند و درمانگر عاطل خواب سنگين پر تحمل را بي كفايتي
كدام سنگين تر است؟

۲ نظر:

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.